کنکاش در فقهالصادق
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۲۰۸۴۸
به گزارش خبرآنلاین، به نقل از مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی، سیدحسین مدرسی طباطبایی؛ صاحب کرسی بویارد داج در دپارتمان مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون است. او که پس از گذراندن دورههای عالی تحصیلات سنتی در حوزههای علمیه ایران موفق به کسب دکترای حقوق اسلامی از دانشگاه آکسفورد شده است از چهرههای شاخص مطالعات اسلامی و شیعی در آکادمیای غربی به شمار میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر مدرسی طباطبایی اخیرا کتابی با عنوان «نص و تفسیر: امام جعفر صادق و میراث او در فقه اسلامی» (انتشارات دانشگاه هاروارد، ۲۰۲۲) به بازار آثار مطالعات اسلامی عرضه کرده است که اخبار انتشار آن از مدتی پیش باعث جلب توجه دنبالکنندگان آثار او شد. تصویری از مزار ائمه مدفون در قبرستان بقیع که ساخته سلاطین عثمانی بود و با سلطه وهابیان بر حجاز ویران شد، نقش جلد این کتاب است.
این کتاب میکوشد ماهیت و ویژگیهای اصلی اندیشههای فقهی امام جعفر صادق(ع)، عالم و فقیه برجسته مدینه در نیمه اول قرن دوم هجری را شناسایی کند.
در دوران خلافت امویان که از سال ۴۱ تا ۱۳۲ هجری قمری بر جهان اسلام حکومت کردند، گرایشهای مختلفی در تفسیر و استدلال فقهی عمدتاً در حجاز و عراق پدیدار شد.
نسلی از فقیهان به کمک محافل شاگردان وفادارشان مجموعهای از مناظره و مباحثه را با طرفداران مواضع رقیب شکل میدادند. این روندها بهتدریج به مشخصههای فکری و سپس طی چند دهه به مکاتب فقهی محلی تبدیل شدند. برخی از این مکاتب محلی توانستند پیروانی فراتر از خاستگاه خود بیایند و به دیگر بخشهای جهان اسلام گسترش یابند.
هریک از این مکاتب معمولاً به نام فقیهی برجسته در اوایل اسلام شناخته میشود که آغازگر، رهبر یا نماینده آن به شمار میآید. این مکاتب، کمکهای ارزشمندی به جامعه جوان مسلمان در پیدایش و گسترش نظرات فقهیاش کردند. اندک مکاتبی که از کوران حوادث زمانه گذر کردند، جوامع بزرگ پیروان خود را ساختند و تا دوران ما آگاهیبخشی به طرز تفکر فقهی مسلمانان را ادامه دادند.
مکتبی که در پژوهش حاضر بر آن تأکید میشود، در اواخر دوره خلافت امویان پدید آمده است. این مکتب به امام ابوعبدالله جعفر بنمحمد الصادق؛ فقیه مورد احترام اهل مدینه تعلّق داشت.
چنانکه معاصران وی نیز میدانستند، او از شخصیتهای بزرگوار خاندان پیامبر(ص) به شمار میرفت. از زمان حیات وی، مکتبش به مکتب جعفری معروف بود و پیروانش جعفری خوانده میشدند.
این مکتب در طول زمان مانند دیگر مکاتب فقهی اسلامی، مکتبی تثبیتیافته گردید که نظریه فقهی خاص خود و روشهای تجزیه و تحلیل متمایز از دیگران را داراست.
این مکتب مظهر سنّت زندهای است که سیزده قرن استمرار یافته، هماکنون بیش از دویست میلیون پیرو در سراسر جهان دارد و میراث آن در هزاران کتاب نگهداری میشود که فهرست بلندبالایی از نظریات متفکران اصیل فقهی را در بر دارد؛ بهویژه در دو حوزه تفسیر متون فقهی و قراردادها، این سنت تا حدی گسترش یافته که در مقایسه با همتایانش در سنتهای فقهی اسلامی یگانه است.
در نیمقرن گذشته آثار پرشماری به زبانهای گوناگون برای معرفی این مکتب، تاریخ، نظریات و محتوای آن پدید آمده است؛ از جمله یک تکنگاری به زبان انگلیسی که در سال ۱۹۸۴ از این نویسنده منتشر شد. اما همگی این آثار، بر مراحل بعدی مکتب، و شکل توسعهیافته و گسترشیافتهاش متمرکز شده است.
هدف پژوهش حاضر به عنوان تألیفی در زمینه تاریخ اندیشه این است که چگونگی آغاز این مکتب را نشان دهد و پیشینهای ترسیم کند که آن را بازنماید.
۶۵۶۵
کد خبر 1690499منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۰۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به سینمای کارگری ایران به مناسبت روز کارگر
گرچه سینمای کارگری در ایران بهدنبال سینمای نئورئالیسم ایتالیا پیش از وقوع انقلاب اسلامی کلید خورد، اما دیری نپایید که با گذشت سالهای نه چندان طولانی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، سینمای کارگری رنگ بیشتری به خود گرفت؛ سینمایی که گذشته از سهراب شهیدثالث و کامران شیردل تا پیش از نیمه دوم دهه ۵۰، خسرو سینایی، عباس کیارستمی، رخشان بنیاعتماد، کیانوش عیاری، ابوالفضل جلیلی، اصغر فرهادی و سعید روستایی را در دایره مهمترین فیلمسازان خود از بعد از وقوع انقلاب میبیند.
در کنار فیلمهایی، چون «نگهبان شب» و «جنگ جهانی سوم» از رضا میرکریمی و هومن سیدی که مهمترین نمایندههای آثار کارگری اخیر سینمای ایران شمرده میشوند، از «بهآهستگی» مازیار میری، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» وحید جلیلوند، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «شیفت شب» نیکی کریمی، «پنج ستاره» مهشید افشارزاده و «ساعت ۵ عصر» مهران مدیری میتوان از دیگر آثار عرصه یادشده یاد کرد.
همچنین مجید مجیدی با «آواز گنجشکها»، علی رفیعی با «آقا یوسف»، بهرام توکلی با «اینجا بدون من»، جمشید محمودی با «چند متر مکعب عشق»، احمدرضا معتمدی به واسطه «آلزایمر» و منوچهر هادی بهواسطه «کارگر ساده نیازمندیم»، از جمله دیگر کارگردانانی هستند که با ساخت فیلمهای یادشده در تولید آثار سینمای کارگری دستی بر آتش داشتهاند.
البته پیداست که در برخی از آنها نظیر «جدایی نادر از سیمین»، نقش کار و کارگر، محوری و موضوع اصلی نیست، اما به نوبه خود بر آن بودند تا ادای دینی به این صنف آسیبپذیر جامعه داشته باشند.
به هر روی سینمای ایران به واسطه دغدغه و ذوق سینماگرانش همواره بر آن بوده تا در کنار سایر متعلقات آثار اجتماعی، موضوعات کار و کارگری را نیز به کانونی از تصاویر قصهگو بدل کند؛ که در این زمینه گامهای خوبی نیز برداشته است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر